یکی از دلایلی که در این رابطه مطرح شده، سیاستهایی است که از سوی مسئولان اتخاذ میشود که معمولا از رهیافتهای از بالا به پایین برخوردارند و سعی در دیکته کردن مقررات به جوامع و مردم بدون توجه به خواستههای آنان دارند. اغلب این سیاستها نیز در بخش ساخت و ساز مرتبط با اعمال کدهای ساختمانی جهت کاهش خسارات فیزیکی هستند که اثربخشی آنها نیاز به زمانی نسبتا طولانی و کنترلهای دقیق دارد و در کوتاه مدت نتایج آن چندان قابل مشاهده نیست. با توجه به اینکه وقوع سوانحی نظیر زلزله قابل پیشبینی نیست لذا افزایش آمادگی مردم و ایجاد زمینههای مشارکت مردمی در پیشگیری و مقابله با سوانح یکی از راهبردهایی است که در راستای کاهش اثرات مصیبتبار این وقایع از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع مشارکت مردم در اجرای طرحهای مقاومسازی ساختمانها، نوسازی و بهسازی بافتهای شهری و انجام امور واکنش اضطراری ضرورتی انکارناپذیر است و اجرای چنین اموری بدون همکاری مردم میسر نیست. بهعنوان مثال پس از زلزله 1995 کوبه، حدود 20 هزار نفر از زیر آوار زنده بیرون آورده شدند که از این تعداد 15 هزار نفر توسط مردم و همسایگان و تنها 5هزار نفر توسط نیروهای امدادی نجات یافتند. آمار موجود در رابطه با سایر رویدادهای بزرگ نیز حکایت از درصدهای کم و بیش مشابهی دارد. بدینترتیب مشخص میشود ساکنان محل در پاسخگویی به بحران در ساعات اولیه پس از رویداد زلزله میتوانند نقش اساسی داشته باشند و لازم است نسبت به سازماندهی آنها در جهت کاهش اثرات منفی سوانح طبیعی اقدامات لازم صورت پذیرد.
یکی از راههای توسعه مشارکت مردمی جهت مقابله با اثرات سوانح، استفاده از سازمانها یا تشکلهای مردمنهاد است. توسعه تشکلهای محلهای و ارائه آموزشهای مرتبط با هدف ارتقای سطح دانش ساکنان محلی (در واحدهای همسایگی) میتواند اثرات قابل توجهی در جهت کاهش ریسک زلزله داشته باشد و بدینترتیب محیط زندگی مردم در ابعاد کالبدی، فضایی و اجتماعی بهبود مییابد. البته ایجاد و توسعه تشکلهای محلهای نیازمند برنامهریزیهای متناسب با ابعاد مختلف سختافزاری و نرمافزاری موجود در جوامع محلهای است. برخی از این برنامهریزیها به شرح زیر است:
ابعاد فیزیکی: تشکلهای محلهای باید متناسب با تراکم جمعیت، پراکنش زیرساختهای موجود، ابعاد هندسی، ساختارها و وضعیت کاربریها تشکیل شوند بهنحوی که امکان ارائه خدمات و آموزشهای لازم در سطح قابلقبولی میسر باشد.
ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی: ساختار تشکلهای محلهای باید متناسب با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع باشد. بهعنوان نمونه در برخی از محلات مذهبی، مساجد و هیاتها میتوانند بهعنوان نهاد ایجاد تشکلهای محلهای مدیریت بحران فعال شوند و در برخی مناطق انجمنهای شورایاری یا انجمن اولیا و مربیان. شناخت اثربخشی هر یک از این موارد نیاز به انجام مطالعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد.
ابعاد مدیریتی و تشکیلاتی: سازماندهی و ایجاد ارتباط بین تشکلهای محلهای و مردم و مسئولان اهمیت ویژهای در تاثیرگذاری این نهادها در انجام امور پیشگیری و مدیریت بحران محلی دارد. بدینترتیب لازم است این نهادها از منابع مالی، مکانیسم مدیریتی و ساختار سازمانی مناسبی برخوردار باشند تا علاوه بر تعامل با تمامی نهادهای ذیربط از تاثیرگذاری لازم در سطح محله نیز برخوردار باشند.
تنها با درنظر گرفتن این ابعاد امکان توسعه نهادهای مردم محور در سطح محلات و اجرای موفقیتآمیز سیاستهای پیشگیری و کاهش خسارات ناشی از زلزله در سطح جوامع محلهای میسر خواهد شد.
نحوه گسترش تشکلهای محلهای
تشکلهای محلهای عمدتا سازمانهایی غیردولتی هستند که اعضای آنها ترکیبی از ساکنان محل و مقامات دولت محلی است. این نهادها نقش رابط میان دولت و مردم را برعهده دارند و فعالیت اعضای آنها معمولا بهصورت داوطلبانه یا بهصورت مأموریت از سوی دولت یا شهرداریها تعیین میشود. همچنین بهمنظور مشاوره جهت انجام فعالیتها، معمولا شبکهای از متخصصان مختلف (نظیر مهندسان یا برنامهریزان شهری) با این تشکلها همکاری میکنند. برخی دیگر از دستاوردهای عمده ایجاد تشکلهای محلهای عبارتند از:
ارتقای آگاهی عمومی و فرهنگ ایمنی در برابر زلزله با آشنا کردن مردم با خطرات محتمل و روشهای کاهش اثرات آنها
ایجاد و گسترش پایگاههای امداد و نجات و فضاهای ایمن در سطح محله و ذخیرهسازی اقلام مورد نیاز ساکنان محل در شرایط اضطراری برای حداقل 72 ساعت پس از وقوع زلزله
همکاری در بهسازی بافتهای فرسوده، کنترل ساخت و ساز و اجرای قوانین شهری بهمنظور کاهش آسیبپذیری محله در برابر زلزله
مشارکت در پروژههای تامین مسکن مقاوم و ایمن متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم محل.
سازماندهی تشکلهای محلی
ناحیه بندی به معنای تفکیک هر منطقه به نواحیای است که بتوان در هریک، تشکلهای محلهای را سازماندهی کرد. در ناحیهبندی مناطق میتوان معیارهای گوناگونی را باتوجه به هدف از فعالیت تشکلهای محلهای موردنظر مورد توجه قرار داد که برخی از آنها به شرح زیر هستند:
ناحیهبندی برمبنای جمعیت: در این روش، میزان تراکم جمعیت و چگونگی پراکنش آن در هر منطقه، معیار ناحیه بندی و ایجاد تشکلهای محلهای است. در واقع به ازای تعداد معینی (1000 تا 5000 نفر) از جمعیت، میتوان تشکلهای محلهای را شکل داد و فعالیتهای آنها را باتوجه به چگونگی پراکندگی جمعیت برنامهریزی کرد. باتوجه به اینکه تراکم و پراکندگی جمعیت در شهرها و بهویژه شهرهای بزرگ تابعی است از قیمت زمین و مسکن و شرایط اقتصادی ساکنان، پیروی از معیار جمعیتی میتواند موجب تمرکز تشکلها در بعضی از مناطق شهری شود که این مسئله موجب ایجاد مشکلاتی در عملکردهای این نهادها خواهد شد.
ناحیه بندی برمبنای زیرساختها: در این نوع ناحیهبندی باتوجه به زیرساختهای موجود در هر منطقه میتوان آن را به نواحی کوچکتر تفکیک کرد بهنحوی که قابلیت ایجاد تشکلهای محله در آنها وجود داشته باشد. برخی از زیرساختهای موردنیاز برای سازماندهی تشکلهای محلهای عبارتند از: دسترسی به مکانهای عمومی نظیر مدارس ایمن در برابر زلزله جهت سازماندهی فعالیتهای تشکلهای محلهای (برگزاری جلسات، سمینارهای همگانی و...)، وجود مکانهایی برای استفاده بهمنظور سرپناه، دسترسی به منابع آب برای شرایط اضطراری (رودخــانه، چاه، منابع اضطــراری و...)، دسترسی جادهای به خارج از منطقه و... .
ناحیهبندی برمبنای آسیبپذیری: در ایجاد تشکلهای مردمی برای پیشگیری و مقابله با سوانح طبیعی نظیر زلزله، آسیبپذیری بافتهای مسکونی از اهمیت زیادی برخوردار است. در برخی نقاط جهان در بافتهای فرسوده بدون توجه به تعداد جمعیت یا وجود زیرساختها، تشکلهای محلهای آمادگی در برابر زلزله شکل گرفته است. بهعنوان نمونه میتوان به محله سومیدا در توکیوی ژاپن اشاره کرد. این محله دارای بافت فرسوده بوده و به جهت عدماستطاعت مالی ساکنان، امکان بازسازی و مقاومسازی آن تاکنون فراهم نشده است. به همین دلیل دولت محلی برنامه ایجاد تشکلهای محلهای دراین منطقه را در دستور کار قرار داده است. درحال حاضر چندین نهاد مردمی در امر مدیریت بحران در این محله فعال هستند که برنامههای آموزشی آمادگی در برابر زلزله و نیز اقدامات پیشگیرانه (نظیر ایجاد و تجهیز فضاهای تخلیه امن، تهیه آب و امکانات اضطراری و...) را با هماهنگی دولت محلی و نیز ساکنان محل به انجام میرسانند.
ناحیهبندی برمبنای بافت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی: عموما گروههایی که از وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مشابهی برخوردارند تمایل بیشتری به همکاری و مشارکت در برنامههای دستهجمعی و عمومی دارند. بدینترتیب یکی از روشهای مناسب برای ایجاد تشکلهای محلهای در سطح جوامع شهری توجه به این مسائل و تفکیک بافتهای شهری بر این مبنا ست. البته در این روش لازم است بهوجود اقشار متفاوت فرهنگی و اجتماعی در بافت غالب شهری نیز توجه کرد و انگیزههایی را برای مشارکت آنها فراهم آورد.
اقدامات ساکنان قبل از زلزله و نتایج آن بعد از وقوع بحران
اقدامات | نتایج |
شناسایی محل سکونت خود از نظر شبکه معابر و دسترسی ها | دسترسی سریع تر و آسان تر به پناهگاه ها |
شرکت در دوره های آموزشی امداد و نجات | حفظ جان و زندگی خود و افراد خانواده |
تهیه لوازم و یادگیری روش های مقابله با آتش سوزی | جلوگیری از آتش سوزی بعد از زلزله |
شناسایی نقاط امن در منزل | کاهش تلفات و جراحات |
مقاوم ساختن منزل | جلوگیری از فروریختن ساختمان و خسارات شدید |
بیمه کردن منزل در برابر زلزله و آتش سوزی | کاهش اثرات اقتصادی زلزله |
تامین اقلام اضطراری در منزل نظیر آب آشامیدنی، غذا و ... | تامین امکان زندگی در روزهای اولیه |
شناسایی بیمارستان ها و مراکز درمانی و تخصص های مربوطه در آنها | دسترسی سریع تر به مراکز درمانی مرتبط |
کامبد امینی حسینی
رئیس پژوهشکده مدیریتخطرپذیری و بحران پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله